جیم و موریل در آپارتمانی کوچک زندگی می کنند.آنها تصمیم می گیرند به اطراف شهر نقل مکان کرده و خانه ای برای خودشان میخرند و در آن زندگی کنند اما همه چیز به همین راحتی نیست...
یک اسقف که تلاش می کند کلیسای جدید بسازد، برای بدست آوردن راهنمایی دست به دعا می برد. فرشته ای پدیدار می شود اما راهنمایی های او در مورد بدست آوردن پول نیست و...
"سوزان ترنر" نوجوان که عاشق هنرمندی خوشگذران به نام "ریچارد ناگنت" است،مخفیانه وارد آپارتمان او می شود اما توسط خواهرش "قاضی مارگارت ترنر" پیدا می شود."ریچارد" که با احتمال زندان رفتن روبروست می پذیرد با او تا آرام شدن وضعیت رابطه داشته باشد و...
«آلیسشا هیوبرمن» ( برگمن ) دختر یک جاسوس نازى دستگیر و محکوم شده، به «دولین» ( گرانت )، مأمور مخفى امریکایى دل میبازد. دولین، آلیشا را به کمک میطلبد و او هم میپذیرد تا نقش عنصر نفوذى در تشکیلات دشمن را بازى کند و با «الکساندر سباستیان» ( رینز ) مأمور نازى رابطه برقرار کند...
خواهران « بروستر » ، « ابى » ( هال ) و « مارتا » ( ادير ) پيردخترهاى ساكن بروكلين ، مردهاى مسن را با شراب خانگى مسموم و جسدهاىشان را در زيرزمين خانه پنهان مىكنند. سرانجام برادرزادهشان ، « مورتيمر » ( گرانت ) ، به راز اين جنايتها پى مىبرد.
یک زندانی سابقه دار و یک پروفسور حقوق محافظه کار برای کمک کردن به معلم مدرسه ای با هم رقابت می کنند...
« لينا » ( فونتين ) ، دخترى محجوب از يك خانوادهى محترم انگليسى ، با « جانى » ( گرانت ) كه شهرت چندان خوبى ندارد ازدواج مىكند. پس از اين كه دوست و شريك « جانى » كشته می شود ، « لينا » به شوهرش مشكوك می شود...
رویاهای بزرگ یک زن و شوهر، آنها را به سمتی سوق می دهد که پر از غم ها و شادی های غیره منتظره است...
« تريسى » ( هپبرن ) ، زنى از خود راضى از طبقه ى اعيان ، در آستانه ى ازدواج دوم خود با مردى ابله اما ثروتمند ( هوارد ) است. با ورود « دكستر » ( گرانت ) ، همسر اول او ، و « مايك » ( استوارت ) ، خبرنگارى جنجالى ، ماجرا پيچيده مى شود...
زنی که به مدت 7 سال است گم شده و همه فکر می کنند مرده است، درست در روزی که شوهرش در حال ازدواج دوم است به خانه باز می گردد و...
