در سال 1971، چهار زن از هنجارهای فوق محافظه کارانه سرپیچی کردند و به اولین نیروی پلیس زن مکزیک پیوستند - اما متوجه شدند که این یک ترفند تبلیغاتی برای منحرف کردن رسانه ها از یک قاتل زنجیره ای است. با افزایش تعداد اجساد، آنها پیمان می بندند تا قاتل را به دست عدالت بسپارند.
پس از آزادی از زندان، کاپو مافیایی دوایت "ژنرال" مانفردی به تولسا، اوکلاهاما تبعید می شود، جایی که او یک امپراتوری جنایتکار جدید با گروهی از شخصیت های نامحتمل می سازد.
تالکوت گارلند را دنبال می کند که زندگی آرامش با مرگ پدرش به هم می ریزد. ماریا دنتون، روزنامهنگار سابق و نظریهپرداز توطئه سرسخت، نحوه مرگ او را زیر سوال میبرد و فکر میکند قربانی بازیهای ناپسند شده است.
"دویل" کارآگاه پلیس مبارزه با مواد مخدر نیویورک،رد یک حلقه قاچاق مواد مخدر را تا خاک فرانسه دنبال می کند.او در فرانسه با پلیسی همکار شده و با کمک هم تلاش می کنند رهبر حلقه را دستگیر کنند...
گروهی از نوجوانان در معرض خطر به یک برنامه توانبخشی در فیجی فرستاده می شوند ، اما این اردوگاه واقعاً یک اردوگاه زندان مانند است که در آن کودکان مورد آزار و اذیت و شستشوی مغزی قرار می گیرند...
سگی بنام «بولت» که ستاره یک برنامه تلوزیونی اکشن - تخیلی است، فکر می کند قدرتهای نمایشیای که در این برنامه دارد، واقعی هستند. او کل کشور را زیر پا می گذارد تا صاحبش را که به خیال او جانش در خطر است، نجات دهد...
یک پیمانکار دائمی در وزارت دادگستری، مسئول نظارت دقیق بر افرادی است که از دستبند الکترونیکی استفاده میکنند. او همچنین از افسران مراقبت از مجرمان آزاد شده حمایت کرده و در مواقع اضطراری، از بروز خشونت و توهینهای کلامی جلوگیری میکند.