زوجی آمریکایی که برای سپری کردن ماه عسل خود به مجارستان رفته اند،پس از تصادف در جاده و درخواست کمک از یک کشیش در خانه شیطان گرفته می شوند و...
بازرس پلیس برلین "لوهمن" بر روی پرونده ای تحقیق می کند که همه سرنخها منتهی با یک مرد می شود، کسی که سالهاست به دلیل بیماری روانی در بیمارستان بستری است،"دکتر مابیوس".
"جیمز آلن" که به اشتباه متهم شده است، سالهای زیادی را باید با پاهای زنجیر شده بگذراند. او موفق به فرار می شود اما گذشته اش بار دیگر به سراغش می آید...
دو دزد جواهر، « گاستون » ( مارشال ) و « لیلى » ( هاپكينز ) با يكديگر هم دست مىشوند و دارايى « ماريت كولت » ( فرانسيس )، بيوه ى جوان و ثروتمند را بالا بكشند.
« تونى كامونتى » ( ميونى )، خلافكارى، خردهپا، آرامآرام با قتل و جنايت به خطرناكترين گنگستر شهر بدل مىشود...
صندوقداری به نام "موریس لگرند" با زنی به نام "ادل" ازدواج می کند.بر حسب اتفاق او با "لوسیان" آشنا شده و تبدیل به معشوقه پنهانی اش می شود.او تصور می کند در نهایت عشق واقعی را پیدا کرده اما "لوسیان" عاشق شخص دیگریست...
شخصی کودکی را در آلمان به قتل می رساند. پلیس سخت در جستجوی اوست. این قتل ها وضعیت جنایتکاران دیگر را نیز به هم ریخته است و جنایتکاران محلی میخواهند به پلیس کمک کنند تا هرچه سریعتر قاتل دستگیر شود...
اوباشی جوان در دنیای تبهکاران شیکاگو رشد کرده و به مراحل بالاتر می رسد حتی وقتی مرگ اتفاقی یک گنگستر جرقه های جنگ در دنیای مافیا را آغاز می کند...
"ریکو" تبهکاری جاه طلب به شهری بزرگ در شرق رفته و به همراه دوستش "ماسارا" به گروه "سم ویتوری" می پیوندد.او به سرعت رهبری گنگسترها را به عهده گرفته و با عنوان "سزار کوچک" شناخته می شود.در سرقتی از یک کلاب شبانه او کمیسر جنائی "آلوین مک کلور" را به قتل می رساند اما دوستش "جو" شاهد قتل می شود...
ورل و هاردی فقیر و بیکار سرگرم ماهیگیری در بندر هستند که به طور تصادفی روزنامه‌ای می‌بینند که در آن آگهی ای برای قرائت وصیت نامه ابنزل لرول ثروتمند نوشته شده است. لورل و هاردی به امید دریافت سهمی از ارث راهی خانه ابنزل لورل می‌شوند بی خبر از اینکه وی به قتل رسیده و ماجرا با آن چیزی که تصور می‌کنند بسیار تفاوت دارد.
