یک زن جوان باردار که همسرش دچار راه رفتن در خواب است، باید قبل از اینکه شوهرش به خودش یا خانواده اش آسیب برساند، راه حلی برای متوقف کردن این عادت پیدا کند...
بچه های یک شهر کوچک در غرب میانه به قاتلان تسخیر شده تبدیل می شوند. یک دانشجوی پزشکی سعی می کند خواهر و همسایگان آسیب دیده خود را از گروه شیطانی زامبی های کودک نجات دهد...
سه برنامه نویس جوان با فناوری متروکه ای مواجه می شوند که هدف آن تشخیص حضور ماوراء طبیعی است. آنها این فناوری را مهندسی معکوس کرده و یک برنامه برای تلفن های خود ایجاد می کنند که به آنها اجازه می دهد ارواح را ببینند و در نتیجه زندگی خود را به خطر می اندازند.
در اواخر دهه 90، جیمز بیشاپ با کمک صمیمی ترین دوستش با جدایی پیچیده ای دست و پنجه نرم می کند، در حالی که سعی می کند کتاب خود را قبل از آخرالزمان زامبی قریب الوقوع به پایان برساند.
گروهی فرستاده می شوند تا بفهمند چه اتفاقی برای یک کشتی گمشده اخیر افتاده است. فقط برای کشف وحشتی که در کمین در انتظار آنهاست.
یک زن فیلیپینی غیرقانونی، با تلاش فراوان، شغلی به عنوان پرستار یک پیرمرد در حال مرگ پیدا می کند. این شغل، فرصتی برای اوست تا زندگی بهتری را برای خود و دخترش فراهم کند. اما زمانی که او راز تاریک پیرمرد را کشف می کند، همه چیز به خطر می افتد. او باید بین دوراهی انتخاب کند: ادامه دادن به کار و حفظ شغلش، یا افشای راز و در معرض خطر قرار گرفتن خود و دخترش.
دو برادر مرموز برای یافتن راه جاودانگی، یک سرمایه‌دار را می‌ربایند. در این میان، یک زن اغواگر به آنها کمک می‌کند تا به خودشناسی برسند.
در یک توفان مرگبار، یک پرستار که از دخترش که مبتلا به بیماری مرموزی است مراقبت می کند، باید راز بیماری دخترش را از غریبه های دعوت نشده ای که به خانه او پناه آورده اند، پنهان کند.
همسر یک مرد متوفی به یک نقاشی مرموز شبیه او علاقه مند می شود. وقتی نقاشی شروع به ارعاب او می کند، باید تصمیم بگیرد که آیا نقاشی تسخیر شده است یا اینکه او دارد دیوانه می شود.
یک کشیش تبعیدی سعی می کند در حالی که در دهکده ای دور افتاده در اسپانیا زندگی می کرد ، از شیاطین خود بگریزد.
